ساري قولوخان و نفت! +18

+0 به يه ن

ساري قولوخان،مكتب ده بير گؤزل و مارال اوغولا ساللايير!

اؤز-اؤزونه فيكيرله شير كي نجور بو اوغلاني چكسين ائوه! بيراز فيكيرله شه ندن سونرا،گئدير او اوغلانا ساري و دئيير:

سلاملار اولسون بالا! من گؤروره م كي سن چوخ درس اوخوماقي سئويرسه ن،ايستيرم بيله وه بير شئي گؤرسه ده م كي هله ليك كيمسه گؤرمه ييب.

او بئچارا بالا(!) دئيير: نمنه ني؟

ساري قولوخان دئيير: بيزيم ائوده،يايدا، ياتاقين اوسته،نفت دونور!! گؤرماق ايسته سه ن گئجه گل گؤر ! و بيربيريندن آيريليللار.

بو اوشاق بيراز فيكيرله شير و گؤرور هئچ ايمكاني يوخدور نفت دونا،اونا گؤره اؤز يولداشلاريندان بيرين ساري قولوخانين ائوينه گؤنده رير،ازقضا بو يولداشيدا اوبئله گؤزل دئگيلميشدي!

گئجه ياريسي ساري قولوخان شئيطاني گولوشويله قاپي سسينه چيخير قاپييا،آنجاق او چيركين گده ني گؤرور!

"سن كيم سن؟" دئير ساري قولوخان.

چيركين اوغول دئيير:يولداشيما ايش چيخدي و گله بيلمه دي،مني يوللادي باخام نفتين يايدا دونماغينا.

ساري قولوخان بو حالدا دئيير:

"گئد اوغول گئد! سنه هئچ قيش دا سو دا دونماز" !!!!!!

منبع:xan.arzublog.com

جوك

+0 به يه ن

توصيه دخترانه : اگه يه موقع مورد حمله يك پسر قرار گرفتي شلوار اونو بكش پايين دامن خودتو بده بالا ! فكر بد نكن! آخه اينجوري تو ميتوني بدوي ولي اون نميتونه

جوك

+0 به يه ن

به يه نفر گفتن چه وقتي خيلي ضايع شدي گفت : يه روز دختر خالم بهم زنگ زد گفت: بيا خونه خاليه!! منم خوشحال شدم رفتم. در رو كه باز كردم ديدم كسي نيست! دختر خالم گفت: من ميرم تو اتاق تو هم 5 دقيقه ديگه بيا تو!! منم 5 دقيقه بعد رفتم تو ديدم همه ميگن تولد تولد تولدت مبارك. بعد به طرف ميگن خب چه ربطي داشت! ميگه: اخه لخت رفته بودم تو

جوك بي تربيتي

+0 به يه ن

پسر به دختر : چقدر امشب خوش بگذره ٬ ۳تا بليت سينما گرفتم ٬

دختر ميگه : چرا ۳تا ؟ ما كه ۲نفريم

پسر ميگه : نه ۳تا بليت گرفتم واسه بابات و مامانت و داداشت !!!

جوك بي تربيتي

+0 به يه ن

خانم معلمه سر كلاس از يه بچه تخسه مي پرسه:‌ اگه سه تا گنجشك سر يه شاخه درخت نشسته باشن،‌ بعد ما يكيشون رو با تير بزنيم، چند تا گنجشك رو درخت ميمونه؟ بچهه ميگه:‌ هيچي! معلمه ميگه: نخير دو تا ميمونه. بچهه ميگه: خوب اون دو تا هم از صداي تير فرار ميكنن ديگه.‌ معلمه يكم فكر ميكنه، ميگه: جوابت درست نبود ولي از طرز فكرت خوشم اومد! بعد شاگرده ميگه:‌ خانم حالا ما يه سوال بپرسيم؟! معلمه ميگه :‌ بپرس. پسره‌ ميگه: اگه سه تا خانم تو خيابون بستني بخورن، اولي گاز بزنه، ‌دومي ليس بزنه و سومي ميك بزنه، كدومشون ازدواج كرده؟! معلمه يكم فكر ميكنه، ميگه:‌ خوب معلومه،‌ سومي! بچهه ميگه:‌ نه...جوابتون درست نبود. اوني كه حلقه دستشه ازدواج كرده، ولي از طرز فكرت خوشم اومد



  • [ 1 ][ 2 ][ 3 ][ 4 ][ 5 ][ 6 ][ 7 ]